lost memories
من کیمیام یه دختر 16 ساله و دوستای صمیمیم پگاه و سپید و پریساو راضیه ان
چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 13:26 :: نويسنده : kimiA


شایـعه پـایـان جـهان در شـب یـلدا !

دروغی که هر چند سال یکبار رواج می‌یابد ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در محافل اجتماعی مطرح شده است اما کارشناسان علمی و مذهبی هیچ توجیهی برای این شایعه را منطقی ندانسته و این شایعه را ترفندی برای بهره گیری های برخی افراد از جهل مردم می دانند.

در این رابطه حتی مدت هاست شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر سال 2012 همزمان با شب یلدا در ایران در وبلاگ های مختلف و شبکه های اجتماعی مطرح می شود و هر روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرد. البته از سوی کارشناسان علمی و به خصوص سازمان فضایی ناسا این شایعات تکذیب شده و حتی ناسا آن را شایعه ای مضحک دانسته است.

قضیه به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر سال 2012 برای نخستین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره ای به نام "نیبیرو" که سومری ها آن را کشف کرده اند، در حال حرکت به سوی زمین است. ابتدا گفته می شد که این فاجعه در ماه می 2003 رخ می دهد و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد، زمان موعد به دسامبر 2012 تغییر کرد و به تقویم باستانی "مایا" که تحول بزرگ در زمستان سال 2012 را پیش بینی کرده بود، ربط داده شد، به همین دلیل هم تاریخ 20 دسامبر به عنوان روز موعود پیش بینی شد.

در مورد این شایعه سازمان جهانی ناسا این موضوع را مطرح کرد که نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین چیزی را پیش بینی نکرده است.

در گزارش ناسا آمده است، اصلاً تراز به خط شدن گیتی وجود ندارد و حداقل تا چند دهه آینده چنین هم راستایی رخ نمی دهد و حتی اگر هم چنین پدیده ای اتفاق افتد، تأثیر آن بر زمین بسیار ناچیز است. به عنوان نمونه، در سال 1962 چنین هم ترازی رخ داد و 2 مورد دیگر هم در سال های 1982 و 2000 اتفاق افتاد. در هر دسامبر هم زمین و خورشید با مرکز کهکشان راه شیری هم تراز می شوند، اما این یک رخداد سالانه است که هیچ تبعاتی هم ندارد.

پایان عصر جاهلیت و آغاز عصر دانایی

قسمت عمده‌ای از شایعه مربوط به پایان آمدن دنیا را به منجم‌ها نسبت داده‌اند در صورتی که منجم‌ها حرفی در این زمینه نگفته‌اند و این مسئله توجیه علمی ندارد. برخی می‌گویند بر اساس تقویم مایا وقتی یک روز در سه دور این تقویم مشترک باشد آخر دنیاست، در صورتی که تقویم مایا سه دور مختلف دارد که امکان مشترک بودن یک روز در این سه دور در بعضی سال‌ها اتفاق عجیبی نیست.

هم‌ترازی خورشید و مرکز کهکشان و زمین نیز که برخی به عنوان توجیه علمی پایان دنیا بودن اعلام می‌کنند هم هر سال اتفاق می‌افتد.

تئوری‌هایی که برای این شایعه مطرح کردند اصلاً جدی نیست ولی یکی از پیش‌بینی‌های آنها می‌تواند به واقعیت نزدیک باشد که این تئوری می‌گوید در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ و پس از آن سطح آگاهی مردم جهان بالا می‌رود و مردم با ابعاد معنوی و روحانیت بیشتر آشنا می‌شوند.

اینکه عصر جهل به پایان برسد و عصر روشنایی، دانایی و خرد آغاز شود مسئله امیدوارکننده‌ای است و اصلاً ترسناک نیست. پس قرار نیست چیزی نابود شود ولی برخی کشورها نظیر کشور روسیه در شبکه‌های تلویزیونی خود به طور مداوم برنامه‌هایی را به عنوان پایان دنیا پخش می‌کنند که این مسئله فقط سبب ترس و افسردگی در مردم می‌شود.

حتی از نظر مذهبی نیز این مسئله توجیه ندارد زیرا در قرآن هم بیان شده که کلید تمام اسرار در دست خداست و کسی از زمان ظهور امام زمان(عج) و قیامت اطلاعی ندارد. از آنجا که غیر از خداوند بزرگ هیچ کس نمی‌تواند پایان جهان را پیش‌بینی کند بنابراین اینگونه دروغ‌ها از نگاه باورهای اسلامی منسوخ بوده و غیرقابل قبول است ولی متأسفانه برخی جوانان کم‌اطلاع ما نیز این شایعات را پذیرفته و دچار اضطراب می‌شوند.

البته در کشور ما نسبت به اروپا و آمریکا، این اشخاص تعداد کمی دارند در حدی که قابل توجه نیست ولی رسانه‌ها باید در این زمینه اطلاع رسانی و شفاف سازی کنند در حالیکه در این زمینه بعضی رسانه‌ها با این شایعه پراکنی هم‌صدایی می‌کنند ...

مشهورترین آخرالزمان های نیم قرن اخیر !


چند سالی است که شایع شده جهان در 21 دسامبر 2012 / 1 دی 1391 به پایان می‌رسد. در ابتدای این ایمیل هم شما دوستان پرشین استار دلایلی را در رد این شایعه از نظر گذراندید؛ اما از آن‌جا که برخی هنوز اصرار دارند این واقعه قطعی است، در اینجا مروری می‌کنیم بر چند مورد مشهور از پیش‌گویی‌های آخرالزمانی که در همین نیم قرن اخیر اتفاق افتاده است :

2012/1391 : پیش‌گویی مایاها

مایاها تقویم بسیار پیچیده‌ای دارند که بر خلاف تقویم‌های شمسی و میلادی (و قمری یا هر تقویم شناخته شده دیگری) با پایان یک سال تمام نمی‌شود، بلکه دوره‌ای چند هزار ساله دارد که از قضای روزگار در 21 دسامبر 2012 به پایان می‌رسد. چنین شایع شده که پیشینیان مایاها این زمان را تاریخ قطعی پایان دنیا پیش‌بینی کرده بودند که با مجموعه‌ای از بلایای طبیعی طومار عمر بشر را در هم خواهند پیچید، اما بازماندگان این قوم نظر دیگری دارند و این تاریخ را تنها پایان دوره فعلی تقویم مایا می‌دانند که با فرا رسیدن آن، طولانی‌ترین تقویم بشری یک دوره خود را به پایان خواهد رساند و دوره دیگری آغاز خواهد شد.

کل این دوره تقویم مایا که "تقویم طویل" نامیده می شود، 5126 سال طول می‌کشد. دوره فعلی این تقویم در 11 آگوست 3114 پیش از میلاد آغاز شده و در روز 21 دسامبر 2012 به پایان می‌رسد. ولی نکته جالب اینجاست که خود دانشمندان مایا بر سر اینکه در این تاریخ تقویمشان به پایان می‌رسد، تفاهم ندارند. نظر اکثریت این است که پایان این دوره تقویم در روز 13.0.0.0 است که مقارن با همان 21 دسامبر 2012 است، اما اقلیتی هم بر این باورند که این دوره در تاریخ 20.0.0.0 به پایان می‌رسد که در حوالی سال 8000 میلادی خواهد بود. بنابراین اگر 22 دسامبر / اول دی‌ماه از خواب بیدار شدید و دیدید هیچ اتفاقی نیفتاده، می‌توانید تا سال 8هزار میلادی منتظر بمانید.

2011/1390 : سیاه‌چاله شتاب‌دهنده بزرگ هادرونی

برخی از منتقدین شتاب‌دهنده بزرگ هادرونی واقع در سرن (آزمایشگاه هسته‌ای اروپا در مرز سوئیس و فرانسه) پیش از راه‌اندازی این شتاب‌دهنده از این می‌ترسیدند که شروع به کار آن عوارض ناشناخته‌ای برای بشریت داشته باشد. از جمله آن عوارض، تشکیل یک سیاه‌چاله بود که می‌توانست کل کره زمین را ببلعد و در خود فرو ببرد. فعلا که چند سال از شروع به کار این شتاب‌دهنده می‌گذرد و هیچ چیزی در داخل محوطه این شتاب‌دهنده گم نشده است! تا ببینیم فردا چه خواهد شد.

2003/1382 و 2012/1391: برخورد با سیاره نیبیرو

نیبیرو سیاره‌ای است فرضی که پیش‌بینی شده بود در سال 2003/1382 با برخورد به زمین آخرالزمان را رقم می‌زند. وقتی این اتفاق نیفتاد، نظریه‌پردازان ایده‌های آخرالزمانی خیلی ساده این زمان را با سال 2012/1391 و پایان تاریخ سومری ترکیب کردند و به انتظار نشسته‌اند که در دسامبر 2012/1391 و همزمان با انقلاب زمستانی، نیبیروی خیالی به زمین نزدیک شود و این پیش‌بینی به واقعیت بپیوندد.

کتیبه‌های باستانی سومری از مردمان سیاره دیگری در منظومه شمسی به نام نیبیرو حکایت می‌کنند که به روی زمین آمده و نسل بشر را بر روی زمین بنیان نهادند. مشکل اینجاست که هیچ اخترشناسی تاکنون چنین سیاره‌ای را نه در منظومه شمسی و نه در ستارگان نزدیک خورشید ندیده است. یک بار در می 2003/اردیبهشت 1382 قرار بود این سیاره فرضی به زمین برخورد کند، اما گویا تنها کسی که باید این پیش‌بینی را جدی می‌گرفت، صدام حاکم وقت سرزمین سومر بود که در آن سال با حمله امریکایی‌ها، طومار حکومتش درهم پیچید.

نکته مثبت در مورد طرفداران نیبیرو این است که آن‌ها بسیار انعطاف‌پذیر و امیدوارند. بار اول گفتند که پایان دنیا بین 2003/1382 و 2011/1390 خواهد بود و اکنون از فاصله زمانی 2011/1390 تا 2015/1394 حرف می‌زنند. در سال 2015/1394 هم بالاخره می‌شود یک زمان دیگر را اعلام کرد. به قول معروف دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.

2000/1379 و ماجرای Y2K

در سال 1999/1378 دنیا که تازه چند سال بود که وارد عصر کامپیوتر شده بود، با مشکلی کاملا جدی مواجه شد. با سال 2000 چه باید کرد؟ مشکل اینجا بود که بیشتر برنامه‌های کامپیوتری آن دوران برای نمایش سال فقط از دو رقم استفاده می‌کردند، به این ترتیب سال 1999 با دو رقم 99 و سال 2000 با 00 نشان داده می‌شد. ترس از این بود که کامپیوترها با رسیدن به این تاریخ دچار مشکل منطقی شوند و با عقب رفتن ناگهانی تقویم (یعنی از 31/12/99 به 1/1/00) خروجی پیش‌بینی نشده‌ای داشته باشند. شاید برای یک کامپیوتر عادی نتیجه این اختلال چندان مهم نباشد، اما وقتی بدانیم که کامپیوترهای کنترل کننده موشک‌های بالستیک و تسلیحات اتمی امریکا و روسیه هم دچار همین مشکلات بودند، قضیه جدی‌تر می‌شود. به هر حال این تاریخ هم گذشت و مشکلی پیش نیامد.

2000/1379 و بازگشت مسیح

گروهی از مسیحیان نیز در این بین از دید دیگری به سال 2000/1379 می‌نگریستند. آن‌ها با تکیه بر متون مذهبی تاریخی مسیحیت، اعتقاد داشتند که پس از سپری شدن دو هزاره، دوره فرمانروایی مسیح بار دیگر فرا رسیده و در این سال مسیح یک بار دیگر ظهور خواهد کرد. مسیح نیامد اما در ایالات متحده، یک متعصب مذهبی مسیحی به نام جرج بوش پسر، با تقلب در انتخابات ایالت فلوریدا رئیس‌جمهور شد و به کمک یک متعصب مذهبی دیگر به نام اسامه بن لادن، با خوانش غلط از کتب مذهبی، به مدت بیش از یک دهه دنیا را درگیر جنگ و کشتار بی‌گناهان کرد.

1992/1371 و بازهم بازگشت مسیح

در دوم نوامبر 1992/ 11 آبان 1371، کلیسای "میسیون روزهای پیش‌روی" در کره جنوبی منحل شد. دلیلش هم این بود که لی جانگ ریم موسس این گروه، چند ماه قبل از آن پیش‌بینی کرده بود که در روز 28 اکتبر همان سال مسیح بازخواهد گشت. صدها و شاید هم هزاران نفر اموال خود را فروختند، خانواده‌های خود را ترک کردند، کار خود را رها کردند و حتی از ارتش فرار کردند. مسیح را که می‌دانیم در این تاریخ هم نیامد، اما چه بر سر آقای کشیش آمد؟ او به زندان رفت، ولی نه به خاطر پیش‌بینی اشتباهش، بلکه برای کلاه‌برداری. آقای ریم، 4 میلیون دلار از پول‌های خیریه را به جیب زده بود؛ اما وقتی قضیه جالب‌تر می‌شود که بدانید که این کشیش متقلب380 هزار دلار از این مبلغ را در جایی سرمایه‌گذاری کرده بود که تا 6 ماه پس از زمان ادعایی بازگشت مسیح به باردهی نمی‌رسید.

1990/1369: آخرالزمان اتمی

الیزابت کلیرپرافت، یک رهبر مذهبی مسیحی بود که در اواخر دهه 1980/1360 به پیروان خود گفت که خود را برای آخر الزمان آماده کنند. آخرالزمان اختراعی وی قرار بود در سال 1990/1369 و با یک جنگ اتمی رخ دهد، ولی از آنجا که مسئولین کنترل جنگ‌افزارهای اتمی پنج قدرت اتمی آن روز جهان (ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، انگلیس، فرانسه و چین)، از او و پیروانش عاقل‌تر بودند، امروز همه ما زنده هستیم و در حال خواندن این مطلب.

1982/1361: رویای یک کشیش

پت رابرتسن، کشیش نامداری است که جمع کثیری از مسیحیان متعصب آمریکا چشم به دهان او دارند. او در روز 9 ژوئن 1982/18 خرداد 1361 به شنوندگان شبکه سخن‌پراکنی مسیحی (CBN) که خودش تاسیس کرده بود، گفت که آرماگدون (نبرد نهایی خیر و شر در داستان‌های مسیحی) نزدیک است و همه شرایط ان فراهم شده است. صدالبته مسیح نیامد ولی رابرتسن به کار خود ادامه داد.

1955/1334: پیش‌بینی‌های بانوی خانه‌دار

در سال 1954/1333، یک بانوی خانه‌دار امریکایی 54 ساله به نام دوروتی مارتین با ادعای ارتباط با فضای بیرون، پیش‌بینی‌های وحشتناکی در مورد آینده مطرح کرد که بدترین آن‌ها، زیر و رو شدن زمین در سال 1955/1334 بود. سال 1955 رسید و نه زمین‌لرزه بزرگی در آمریکا رخ داد و نه آتشفشانی فوران کرد. نتیجه امر، بستری شدن دوروتی در یک کلینیک روانی بود تا از اتهام ترویج اغتشاش در امان بماند؛ اما نه به خاطر این مورد! دلیل بستری شدن دوروتی مارتین، پیش‌بینی دیگری بود مبنی بر این‌که در شب سال نو 1955/1333، فضایی‌ها او و همسایگانش را با خود به آسمان خواهند برد تا از مصیبت در امان بمانند. نتیجه این پیش‌بینی، ازدحام جمعیت زودباور در اطراف خانه وی در آن شب بود. فضایی‌ها آن شب نیامدند؛ شاید به این دلیل که دیدند فضاپیمایشان جای کافی برای این همه آدم را ندارد و به کل از نابودی زمین منصرف شدند!

و اما رکورددار جهانی آخرالزمان: هارولد کمپینگ

هارولد کمپینگ، یکی دیگر از کشیشان صاحب‌نام امریکاست که او هم مانند رابرتسن طرفداران زیادی در بین معتقدان مذهبی مسیحی این کشور دارد. آقای کمپینگ اما رکوردی دارد که در نوع خود بی‌نظیر است: او تا همین امروز سه مرتبه پایان دنیا را پیش‌بینی کرده است:‌ اولین بار در سال 1994/1373 که قرار بود در تاریخ 6 سپتامبر آن سال دنیا به پایان برسد. اما نه عمر دنیا تمام شد و نه روی هارولد کمپینگ. البته 18 سال طول کشید تا یک بار دیگر او جرات کند و چنین ادعایی را مطرح کند. این بار قرار شد که در روز 21 می 2011/ 1 خرداد 1390 دنیا تمام شود و 200 میلیون مسیحی به آسمان رفته و با خداوند دیدار کنند و بعد از این صعود بزرگ، زمین به گوی عظیمی از آتش تبدیل شده و با نابود کردن باقی جمعیت زمین، خود نابود شود. آن تاریخ هم ‌گذشت و دنیا نابود نشد، اما هارولد با گذشت چند روز دوباره وارد صحنه شد و با اعتماد به نفس مخصوص به خود اعلام کرد که پایان دنیا قطعی است، فقط در تاریخ اشتباه شده و به جای 21 می، در روز 21 اکتبر 2011 / 1 آبان 1390 دنیا تمام می‌شود. صدالبته که آن تاریخ هم گذشت و نه تنها اتفاقی نیفتاد بلکه هنوز هم دنیا برای ماندگاری خود ادعاها دارد.


هر چند حرف و حدیث ها در این رابطه زیاد است ولی به همین مختصر اکتفا می کنیم
و تصاویری جالب و گرافیکی از شبیه سازی پایان دنیا را حضور شما دوستان تقدیم می کنیم ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گاهی خداوند درها را قفل می كند و پنجره ها را می بندد !
چه زیباست فکر کنیم طوفانی در راه است؛
و خداوند نمی خواهد آسیبی به ما برسد ...

چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 13:23 :: نويسنده : kimiA
چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : kimiA

 وقتـی نـمک در هیـبت یک کـوه برآیـد !


کوه نمک با دارا بودن چشم‌اندازهای زیبای زمین‌شناسی، انواع سنگ‌های مختلف، غارهای طبیعی و طبیعت بکر درون آنها، آبشارکوه‌ها و آویزه‌های نمکی نه تنها چشم هر بیننده‌ای را برای تفریح و کوهنوردی به طرف خود جلب می کند بلکه بهترین محل مطالعه برای محققان علاقه‌مند به علم زمین‌شناسی است. این جاذبه‌های طبیعی در منطقه کوه نمک و ظرفیت فراوان آن برای گردشگری به همراه یک مدیریت صحیح زیست‌محیطی می‌تواند بهترین منطقه گردشگری در آن ناحیه با ترویج فرهنگ زیست محیطی جهت حفاظت از منابع طبیعی با رواج نوع خاصی از گردشگری به نام گردشگری طبیعی باشد، چرا که پیشگامان طبیعت‌گردی در جهان براین باورند که برای حفظ واقعی محیط‌های طبیعی باید گردشگران را در این محیط‌ها پذیرا باشند.

در این میان، گنبد یا کوه نمکی جاشک یکی از بزرگترین و زیباترین گنبدهای نمکی ایران و خاورمیانه به شمار می رود و بعنوان یک اثر طبیعی از جاذبه های گردشگری استان بوشهر محسوب می شود. کوه نمکی جاشک به عنوان تنها اثر طبیعی ملی استان بوشهر در سال 88 به ثبت رسیده و اکنون در اختیار محیط زیست قرار گرفته است. مهمترین خصوصیات بارز و متفاوت کوه نمکی جاشک به نوع نمکهای این کوه نمکی، گنبدها و غارهای منحصر به فرد، آبشارها، بلورها و ... می توان اشاره داشت. رنگ سفید نمک‌های طعام گنبد به منطقه جاشک جلوه‌ای زیبا بخشیده است به نحوی که از جاده خورموج دیر به صورت یک کوه برفی زیبا در بخش شرقی دشت برهنه ظاهر شده است ...



 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 23:20 :: نويسنده : kimiA

 

 

 

 

 برایان وانسیک استاد بازاریابی و مدیر آزمایشگاه غذا و برند در دانشگاه کورنل گفت: در تحقیقات خود روی رستوران‌های فست فود متوجه شدیم افرادی که برای صرف شام به رستوران‌هایی با نور و موسیقی ملایم مراجعه می‌کنند، ۱۷۵ کالری کمتر غذا مصرف می‌کنند و بیشتر از غذای خود لذت می‌برند.

 
 
 
 
 
 

وانسیک گفت: این نتایج نشان داد که مصرف غذا در یک محیط آرام بخش، میزان رضایت را افزایش و میزان مصرف غذا را کاهش می‌دهد.این اطلاعات، مواردی مهم برای رستوران‌های فست فود به شمار می‌روند چرا که آنها مرتب به این دلیل که موجب چاقی می‌شوند مورد اتهام قرار می‌گیرند.ایجاد تغییرات کوچک مثل کاهش روشنایی و موسیقی آرام می‌تواند مانع از پرخوری شود و رضایت مشتریان را هم به ارمغان آورد. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 23:18 :: نويسنده : kimiA
شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 22:26 :: نويسنده : sepid

 خدایا

برای دلم مرهمی می خواهم...

از جنس خودت...

نزدیک...بی خطر...

بخشنده...بی منت...

شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 22:23 :: نويسنده : sepid

 
--------------------------
مردی که همسرش را از دست داده بود دختر سه ساله اش را بسیــار دوست می داشت.

دخترک به بیماری سختی مبتلا شد!
پدر به هر دری زد تا کودک سلامتی اش را دوباره بدست بیاورد، هرچه پول داشت برای درمان او خرج کرد

ولی بیماری جان دخترک را گرفت و او مرد...
پدر در خانه اش را بست و گوشه گیر شد. با هیچکس صحبت نمی کرد
سرکار نمی رفت. دوستان و آشنایانش خیلی سعی کردند تا او را به زندگی عادی برگردانند
ولی موفق نشدند. شبی پدر رویای عجیبی دید، دید که در بهشت است
و صف منظمی از فرشتگان کوچک در جاده ای طلایی به سوی کاخی مجلل در حرکت هستند
همه فرشته های کوچک در حال شادی بودنند .
هر فرشته شمعی در دست داشت و شمع همه فرشتگان به جز یکی روشن بود، مرد جلوتر رفت و دید فرشته ای که شمعش خاموش است، همان دختر خودش است!!
پدر فرشته غمگینش را در آغوش گرفت و او را نوازش داد.
از او پرسید : دلبندم، چرا غمگینی؟ چرا شمع تو خاموش است؟؟

دخترک به پدرش گفت: باباجان، هر وقت شمع من روشن می شود، اشکهای تو آن را خاموش می کند و هر وقت تو دلتنگ می شوی، من هم غمگین می شوم هر وقت تو گوشه گیر می شوی من نیز گوشه
گیر می شوم نمی توانم همانند بقیه شاد باشم.

پدر در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، از خواب پرید.
اشکهایش را پاک کرد، ناراحتی و غم را رها کرد و به زندگی عادی خود بازگشت.
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 13:49 :: نويسنده : kimiA

بخشي از كتاب بابا لنگ دراز اثر جين وبستر

 

از نامه های بابا لنگ دراز به جودی ابوت

جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی

 نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه

 زودتر به هدفی که درافق دوردست است دست یابند و متوجه

 نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد

برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که

نه به مسیر توجه داشته اند و
نه لذتی از آن برده اند. دیر یا زود

آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است.

 آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود

و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت وزمانی که ازدست

 رفته و به دست نخواهد آمد. ... جودی عزیزم! درست است، ما به

 اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به

آنها وابسته می شویم. هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر

باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود. پس هرکسی را بیشتر

دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات

 خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم دردلش ثبت شویم.


دوستدارتو

چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 13:27 :: نويسنده : kimiA

یه کار جالب بچه ها توی رای گیری و نظر سنجی ارمغان اول شد پگاه دوم شد وسپید متاسفانه رایی نداشت خب چکار کنم اصلا فعالیت نمی کنه دیگه ولی مطالب بدی تا حالا نذاشته سپید جان در پاسخ به اینکه نمی تونی نظراتتو ببینی تا مطلب اپ نکنی مدیریت نظراتتو نداری چون خیییییلی کم فعالیت میکنی  و ارمغانم چون خیلی رای اورد و اول شد مدیریت کامل و داره خب تا پست بعدی شکایت نباید بکنی و چیزی که میخواستم بگم اینه که برای مطالب نظر سنجی داریم رای گیری باحالی هر نوع مطلب که بیشتر رای بیاره سعی میکنیم منو نویسنده های دیگه بیشتر بزاریم فعلا تا بعد

 

 

شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 14:53 :: نويسنده : kimiA

سلام من اومدم اعضا و دوستای گل فعال و نام ببرم و ازشون تشکر کنم اسم افراد به شرح زیر است

زهرا رفیعی

سپید ممولر

حوریا مددی

فاطیما ظهیری

ارمغان گواری

پگاه خزاعلی

پریسا نمیدونم کیه

و ازشون صمیمانه تشکر کنم و بگم بازم با نظراتتون به من نیرو بدین عضو های فعال مدیریت های بیشتری بهشون داده میشه حالا همه به افتخار خودتون راستی عضو فعال بین ارمغان و سپید و پگاه هم تو نظر سنجی انتخاب یبکنید دوستون دارم تا پست بعد بای

دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 17:56 :: نويسنده : kimiA

من فرومم و فعال کردم اخر ادرس وب /forum بزنید عضو شید

دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 17:46 :: نويسنده : kimiA

 

 

تو چه باشی پیشم

 

 

چه نباشی یادم

 

 

خوب میدانی لیک

 

 

که دلم داغ دلت را فهمید

 

 

خوب میدانی که عشقم سوز عشقت را

 

 

با دل و جان میفهمید

 

 

افسوس اما...

 

 

نه دلم داشت زبان

 

 

نه دلت قدرت ابراز بیان عشق را

 

 

حال اما چه سود!؟

 

 

ما ماندیمو دلی پر ز حرفهای نگفته

 

 

دلمان ترسو بود

 

 
 

 

 

لکنتش مدفون کرد حرف دل را در دل . . .

+نوشته شده حرف دل در جمعه ۱۳٩۱/٢/۸ساعت۱۱:۳۳ ‎ق.ظتوسط داریوش |

 

 

 

مرغ سحر ناله سر کن

 

 

.

 

 

   .

 

 

     .

 

 

    .

 

 

  .

 

 

  .

 

 

     .

 

 

         .

 

 

         .

 

 

     .

 

 

.

 

 

.

 

 
 

 

 

 داغ مرا تازه تر کن...

+نوشته شده حرف دل در یکشنبه ۱۳٩۱/۱/٢٧ساعت٤:٥٩ ‎ب.ظتوسط داریوش |

 

سالها میگذرد

از شب تلخ وداع
از همان شب که تو رفتی و به چشمان پر از حسرت من خندیدی
تو نمیدانستی
تو نمی فهمیدی
که چه رنجی دارد با دل سوخته ای سر کردن
رفتی و از دل من روشنایی ها رفت
لیک بعد از ان شب
هر شبم را شمعی روشنی می بخشید
بر غمم می افزود
جای خالی تو را میدیدم
می کشیدم آهی از سر حسرت و می خندیدم
به وفای دل تو
و به خوش باوری این دل بیچاره خود
ناگهان یاد تو می افتادم
باز می لرزیدم
گریه سر می دادم
خواب می دیدم من که تو بر میگردی
تا سر انجام شبی سرد و بلند
اشک چشمان سیاهم خشکید
آتش عشق تو خا کستر شد
یاد تو در دل من پرپر شد
اندکی بعد گذشت
اینک این من...تنها...دستهایم سرد است
قدرتم نیست دگر...تا که شعری گویم
گر چه تنها هستم
نه به دنبال توام
نه تو را می جویم
حال می فهمم من...چه عبث بود آن خواب
کاش می دانستم عشق تو می گذرد
تو چه آسان گفتی دوستت دارم را
و چه آسان رفتی...
کاش می فهمیدی وسعت حرفت را
آه...افسوس چه سود...

+نوشته شده حرف دل در شنبه ۱۳٩٠/٦/۱٩ساعت۸:۱٤ ‎ب.ظتوسط داریوش |

 

 

 

 

 

 

 

معلم پای تخته داد می زد،
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسی ها لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر "جوانان" را ورق می زد
برای اینکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
با خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت :
"یک با یک برابر هست"

از میان جمع شاگردان یکی برخاست،
همیشه یک نفر باید به پا خیزد...
به آرامی سخن سر داد:
تساوی، اشتباهی فاحش و محض است!
نگاه بچه ها ناگه به یک سو خیره گشت
معلم مات برجا ماند
و او پرسید اگر یک فرد انسان،
واحد یک بود آیا باز یک با یک برابر بود؟

سکوت مدهشی بود و سوالی سخت!
معلم خشمگین فریاد زد:
آری برابر بود.
و او با پوزخندی گفت:
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه زور و زر به دامن داشت بالا بود
آنکه قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت
پایین بود؟


اگر یک فرد انسان،
واحد یک بود آنکه صورت نقره گون،
چون قرص مه می داشت
بالا بود؟
وان سیه چرده که مینالید پایین بود؟ا
اگر یک فرد انسان،
واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد!
حال می پرسم
یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفتخواران
از کجا آماده می گردید؟


یا چه کس دیوار چین ها را بنا می کرد؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد؟
یا که زیر ضربت شلاق له می گشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد؟

معلم ناله آسا گفت:
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید:

 

 


یک با یک برابر نیست ...

 

 

 

 
 

 

 


از سروده های زنده یاد خسرو گلسرخی


جمعه 3 آذر 1391برچسب:, :: 12:14 :: نويسنده : sepid

 سلام بچه ها

خوبین؟

دلم خیلی براتون تنگ شده

(بقیه اش تو ادامه مطلب)



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 19:48 :: نويسنده : kimiA

وای بچه ها چند لحظه پیش بهترین لحظه عمرم بود کلاس زبان پاس شدم هوووووورا با نمره ی عاااااااالی

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 15:47 :: نويسنده : armaghan

می دانی تنهایی کجایش درد دارد؟

"انکارش"

**********************************************************

گاهی باید لبخند بزنی و رد بشی بگذار فکر کنند

نفهمیدی...

***********************************************************************

دندانپزشک در حالی که آخرین دندان گرگ را می کشید نیشخندی زد گرگ نیز زیر لب گفت:

این است عاقبت گرگی که عاشق بره شود

*********************************************************

نه دلم عشق می خواهد،نه دروغ های قشنگ!

نه ادعا های بزرگ،نه بزرگ های پر مدعا!

دلم یک فنجان قهوه  داغ می خواهد و یک دوست...

که بشود با او سخن گفت و پشیمان نشد!!!!!

*********************************************************

دیر باریدی باران....

من مدتهاست در حجم نبودن کسی خشکیده ام....

********************************************************

گفتی مسافری....

و من ساده ام که سالهاست نماز دلم را شکسته می خوانم...

********************************************************

انصاف نیست که ادمای تکراری رو روزی صد بار ببینیم اما اون که میخواهیم را یک بار هم

نبینیم....

********************************************************

دوست داشتنت گناه باشد یا اشتباه....گناه میکنم تو را حتی به اشتباه....!

********************************************************

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 15:14 :: نويسنده : armaghan

درد دارد!

وقتی می رود...

و همه می گویند:

دوستت نداشت...

و تو نمیتوانی ثابت کنی

که هر شب با

عاشقانه هایش خوابت میکرد

پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, :: 17:58 :: نويسنده : kimiA

ضد حال ترین آرزو در جزیره ناشناخته !! (طنز)  www.taknaz.irضد حال ترین آرزو در جزیره ناشناخته !! (طنز)  www.taknaz.ir

چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, :: 19:45 :: نويسنده : kimiA

از مردمان جهان پرسیده شد :
نظر خودتون رو راجع به راه حل كمبود غذا در سایر كشورها صادقانه بیان كنید؟

و كسی جوابی نداد...

چون در آفریقا كسی نمی دانست غذا یعنی چه؟
در آسیا كسی نمی دانست نظر یعنی چه؟
در اروپای شرقی كسی نمی دانست صادقانه یعنی چه؟
در اروپای غربی كسی نمی دانست كمبود یعنی چه؟
در آمریكا كسی نمی دانست سايركشورها یعنی چه؟؟

چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, :: 19:44 :: نويسنده : kimiA

    دنياي مجازي چيست؟   

 

روزي  با عجله واشتهاي فراوان به يك رستوران رفتم

مدت ها  بود ميخواستم  براي  سياحت از مكان هاي  ديدني به  سفر بروم...

در رستوران  محل  دنجي را انتخاب كردم

چون ميخواستم ازين فرصت استفاده كنم تاغذايي بخورم و براي آن سفر برنامه ريزي كنم

فيله ي ماهي آزاد با كره سالادو آب پرتقال سفارش دادم

در انتهاي ليست نوشته شده بود غذاي  رژيمي ميخوريد؟....نه

نت  بوكم را باز كردم كه  صدايي از پشت  سر مرا متوجه خود كرد...

_ عمو ميشه  كمي  پول  به  من  بدي؟فقط  اونقدري  كه  بتونم  نون  بخرم....  

_ نه كوچولو پول زيادي همرام  نيست..باشه  برات  ميخرم . . .  

صندوق پست الكترونيكي من  پر از ايميل  بود

از  خواندن  شعرها  پيام  هاي  زيبا  و همچنين  جك هاي خنده دار

به كلي از  خود بي خود  شده  بودم!

وصداي موسيقي  ياد آور روزهاي  خوشي  بود كه  در لندن  سپري  كرده  بودم . . .

_ عمو ميشه بگي كره و پنيرهم بيارن ...؟  

آه  يادم  افتاد كه اون كوچولو پيش من نشسته  . . .  

_ باشه ولي  بعد اجازه  بده  به  كارم  برسم . من  يلي گرفتارم  ...  خب؟  

غذاي من رسيد غذاي پسرك را سفارش دادم گارسون پرسيد كه اگر او مزاحم  است 

بيرونش كند وجدانم  مرا منع كرد . . .

_ نه  مشكلي  نيست  بذار  بمونه برايش  نان و يك غذاي  خوشمزه  بياوريد . . .  

آنوقت پسرك روبروي  من  نشست . . .  

_ عمو. . . .  چيكار  ميكني ؟؟؟

_ ايميل هامو ميخونم.

_ ايميل چيه ؟؟!

_ پيام هاي  الكترونيكي اي  كه مردم از طريق اينترنت ميفرستن.

متوجه  شدم  كه  چيزي  نفهميده  براي اينكه  دوباره سوالي نپرسد  گفتم

_ اون فقط يه نامه است  كه با اينترنت  فرستاده  شده  .  

_ عمو . . .  تواينترنت داري؟

_ بله در دنياي امروز خيلي ضروريه

_ اينترنت چيه عمو ؟  

_ اينترنت جاييه كه با كامپيوتر خيلي  چيزا ر و ميشه ديد و شنيد

اخبار موسيقي ملاقات با مردم...خوندن و نوشتن رؤياها كار و يادگيري . . .

همه ي اينا وجود دارن ولي  تو يه  دنيا ي مجازي  .  

_ مجازي يعني چي عمو ؟؟!

  تصميم گرفتم جوابي ساده وخالي از ابهام بدهم تا بتوانم غذايم را با آسايش بخورم  .. . 

_ دنياي  مجازي  جاييه  كه  در اون  نميشه چيزيو لمس كرد

  ولي هر چي  كه  دوس داريم اونجا هست

  رؤيا هامو ن رو اونجا ساختيم و شكل دنيا رو اونطوري كه دوست داريم عوض كرديم . . . 

_ چه عالي. . .  دوستش دارم . . .   

_  كوچولو فهميدي مجازي چيه ؟

_ آره  عمومن توي همين  دنيا ي مجازي زندگي ميكنم .... .

_ مگه  تو كامپيوتر داري؟

_ نه ولي دنيا ي  منم مثل اونه . . . مجازي

مادرم  تمام روز از خونه بيرونه . دير بر ميگرده  واغلب  اون رو نمي بينيم 

وقتي برادركوچيكم از گرسنگي گريه ميكنه با هم آب رو به جاي سوپ ميخوريم . ..

خواهر بزرگترم هر روز ميره  بيرون  ميگن تن  فروشي  ميكنه 

اما من  نميفهمم  چون وقتي برميگرده هنوزهم بدن داره

ومن هميشه پيش خودم همه ي خانواده رو توي خونه كنارهم تصور ميكنم

يه عالمه غذا يه عالمه اسباب بازي و من به مدرسه ميرم تا 1روز دكتر بزرگي  بشم...

پدرم سالهاست كه زندانه  . . .    

مگه مجازي همين نيست عمو؟؟؟؟؟  

قبل از آن  كه  اشك هايم  روي كيبرد بچكد نت بوكم  را بستم صبر  كردم  

تا بچه  غذايش راكه  حريصانه مي بلعيد تمام كند . .و  پول غذا را پر داختم . . .   

من آن روز يكي از زيباترين و خالصانه ترين لبخندهاي زندگي ام را

همراه بااين جمله پاداش گرفتم :

_ ممنونم عمو تو معلم  خوبي هستي ...  

آن جا... در آن لحظه...

من بزرگترين آزمون بی خردی مجازی را گذراندم...

ما هر روز را در حالي سپري  مي كنيم

كه ازدرك محا صره شدن وقايع بيرحم زندگي

توسط حقيقت ها عاجزيم ..

چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, :: 19:42 :: نويسنده : kimiA

اين يک داستان واقعي است که در ژاپن اتفاق افتاده
شخصي ديوار خانه اش را براي نوسازي خراب مي کرد.
خانه هاي ژاپني داراي فضايي خالي بين ديوارهاي چوبي هستند.
اين شخص در حين خراب کردن ديوار در بين آن مارمولکي را ديد
که ميخي از بيرون به پايش فرو رفته بود
.
دلش سوخت و يک لحظه کنجکاو شد.
وقتي ميخ را بررسي کرد متعجب شد؛ اين ميخ ده سال پيش،
هنگام ساختن خانه کوبيده شده بود
!!!
چه اتفاقي افتاده؟
دريک قسمت تاريک بدون حرکت،
مارمولک ده سال درچنين موقعيتي زنده مانده
!!!
چنين چيزي امکان ندارد و غير قابل تصور است.
متحير از اين مساله کارش را تعطيل و مارمولک را مشاهده کرد.
در اين مدت چکار مي کرده؟ چگونه و چي مي خورده؟
همانطور که به مارمولک نگاه مي کرد

يکدفعه مارمولکي ديگر، با غذايي در دهانش ظاهر شد
!!!
مرد شديدا منقلب شد.
ده سال مراقبت. چه عشقي! چه عشق قشنگي!!!
اگر موجود به اين کوچکي بتواند
عشقی به اين بزرگي داشته باشد پس تصور کنيد

ما تا چه حد مي توانيم عاشق شويم، اگر سعي کنيم
!
از مارمولکم کمتریم؟؟؟؟

چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, :: 19:40 :: نويسنده : kimiA

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن


گفتم : لعنت بر شیطان!
لبخند زد !
پرسیدم : چرا می خندی؟
پاسخ داد : از حماقت تو خنده ام می گیرد !
پرسیدم : مگر چه کرده ام؟
گفت : مرا لعنت می کنی
در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام !!!
با تعجب پرسیدم : پس چرا زمین می خورم؟!
پاسخ داد : نفس تو مانند اسبی است
که آن را رام نکرده ای.
نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند...
پرسیدم : پس تو چه کاره ای؟
پاسخ داد : هر وقت سواری آموختی،
برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛
فعلاً برو سواری بیاموز. در ضمن این قدر مرا لعنت نکن!!
گفتم : پس حداقل به من بگو
چگونه اسب نفسم را رام کنم؟!
درحالیکه دور می شدگفت:من پیامبرنیستم جوان...!!

یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 16:29 :: نويسنده : kimiA
یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 16:26 :: نويسنده : kimiA

شیطنت یک ایرانی در نمایشگاه
هنری !! + عکس www.taknaz.ir

این هنرمند ایرانی خیلی تابلو بازدید کنندگان را دست انداخته !!!

مردم اونجا اگه می دونستند چی نوشته اینقدر با لذت بهش نگاه نمیکردن !!!!!!!
 
 
( گاو ما شیر نمی دهد - اما ماشالا به شاشش )

یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 16:23 :: نويسنده : kimiA

نمايش اندازه واقعی

یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 16:21 :: نويسنده : kimiA

یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : kimiA

کلاس دوم :

 

تلخ ترین لحظه حضور آن زمانی بود که وارد روستا شدم

و اینگونه شنیدم که معلم روستا پس از آنکه خبر زلزله را شنیده بود

به مدرسه آمد و همه بچه ها جمع شدند.

معلم که آمد از «برپا» خبری نبود چون مبصر کلاس...

هر غصه ای که داشتیم همیشه با آمدن او و اعتماد به نفسی که داشت

ما نیز خوشحال می شدیم. اما این بار آقای حسینی مثل همیشه شاد نبود

نمی دانم چرا حتی سرش را نیز بالا نمی گرفت؟! 

دیگر همهمه ای نبود تا به سختی بچه ها را ساکت کند

چون چند نفری نبودند بویژه معصومه که خیلی شلوغ بود

و همیشه صدای خنده اش تا حیاط مدرسه هم می رفت...

آقا با دستانش که در حال لرزیدن بود دفترچه آبی رنگ حضور و غیاب را باز کرد

و سخت ترین لحظه کلاس آغاز شد:«زهرا»! صدایی گفت:«حاضر».

«معصومه»! ... «معصومه ورزقانی»! «خانم معصومه...»!!

و زهرا گفت: معصومه نیامده ، خانه است.

آقای حسینی گفت:«مگر خبرنداشت که من آمده ام».

لیلا در حالی که گریه می کرد گفت:«معصومه زیر آوار خانه شان مُرد»...

 آقا که می خواست روحیه بچه ها خراب نشود گفت:«لیلا»!

و او که با معصومه در یک میز می نشست

و هنوز گریه اش قطع نشده بود فقط دستش را بالا برد.

 آقا ادامه داد:«نرگس»جوابی نیامد...

گفت:«زینب» باز هم صدایی نیامد... 

دیگر آقای حسینی طاقت نیاورد

و در حالی که برق چشمانش به نشانه بارش زلال اشک از دور نمایان بود

از کلاس خارج شد و آن روز کلاسی برگزار نشد...

یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 14:26 :: نويسنده : kimiA

سلام من چند وقت بود که نمی تونستم ان شم نمیدونم چرا و نمی دونستم مطلب اپ کنم اما از امروز تلافی میکنم امیدوارم نظراتت یادتون نره به قول شاعر چیزی که تابلو است چه حاجت به گفتن است بسی زیاد اومدم بحرفم راه رفتم

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 20:50 :: نويسنده : sepid

کیمیا جونم!

مهرگانت مبارک.

شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 17:38 :: نويسنده : sepid

شکرگزار باش

شکرگزار هرآنچه در زندگی به دست آورده ای.

شکرگزار هرآنچه در زندگی به دست می آوری.

شکرگزار هرآنچه در زندگی به دست خواهی آورد و از هم اکنون احساس می کنی آن را دارا هستی.

.

.

.

شکرگزار باش...

جمعه 14 مهر 1391برچسب:, :: 22:2 :: نويسنده : kimiA

^^^^^^^^^^^################^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^#####################^^^^^^^^^^
^^^^^^######^^^^^^^^^^^^^######^^^^^^^^
^^^^^#####^^^^^^^^^^^^^^^^^######^^^^^^
^^^^####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^^
^^^####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^
^^####^^^^^####^^^^^^^^^###^^^^^###^^^^
^^###^^^^^######^^^^^^^###^^^^^^####^^^
^####^^^^^######^^^^^^###^^^^^^^^###^^^
^###^^^^^^^####^^^^^^###^^^^^^^^^####^^
^###^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^###^^
^###^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^###^^
^###^^^^##^^^^^^^^^^^^^^^^^##^^^^^###^^
^###^^^^###^^^^^^^^^^^^^^^^##^^^^####^^
^####^^^^###^^^^^^^^^^^^^^###^^^^###^^^
^^###^^^^####^^^^^^^^^^^####^^^^####^^^
^^####^^^^#####^^^^^^^#####^^^^^###^^^^
^^^####^^^^###############^^^^#####^^^^
^^^^####^^^^^###########^^^^^#####^^^^^
^^^^^#####^^^^^^^^^^^^^^^^^######^^^^^^
^^^^^^#########################^^^^^^^^

پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 64
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 80
بازدید ماه : 89
بازدید کل : 153468
تعداد مطالب : 344
تعداد نظرات : 619
تعداد آنلاین : 1



Alternative content




برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

 دریافت همین آهنگ

جاوا اسكریپت

hi شکل موس -->
چت روم
code --> تماس با ما
داستان روزانه

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید



قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ